، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

عشق بابا و مامان

پیکنیک در خانه!

1392/5/15 1:04
نویسنده : مامان اهورا
361 بازدید
اشتراک گذاری

خاله سارای مهربون برای پسری یه چادر پکنیک کادو اورده و تمام روز پسری توی چادر به سر میبره گاوچران وقتی میگیم بیا بیرون میگه من سیزده بدر هستم خندهو خلاصه از من و بابایی هم میخواد توی چادر باهاش غذا بخوریم بخوابیم کتاب بخونیم نیشخند حالا فکر کنید ما با اون هیکل های گنده تو چادر چه شکلی میشیمکلافهدلقکاولی من هستم دومی هم مسعود !!قهقههاز دست این پدر و پسر !خیال باطل

          اینم پسری مامان و لم دادن که تازه یاد گرفتهبغلماچ

 

 

                      پسری قهرمان بعد از بر پایی چادرگاوچران

   

 

بعد از خوابیدن پسری من له و مچاله از چادر خزیدم بیرون قهرمان ژیمناستیک هم توی این چادر ارتروز میگیره چه برسه به من بیچاره!!گریهنیشخندخوب بخوابی گل پسرممممممممممماچبغل

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آرشام
16 مرداد 92 10:19
مبارکه چه چادر قشنگی و چه خاله مهربونی. راستی یادمون باشه خواستیم بریم پیک نیک چادر رو از اهورا قرض بگیریم


حتما قابل شما و ارشام جون رو نداره ببرینش ما رو نجات دادین !!
مامان سويل و اراز
17 مرداد 92 1:30
اخخخخخخخخخخخخخخخخخخه نازي چه قشنگم خوابيده ارازو بكشي جاي خفه نميخوابه
مونا
10 شهریور 92 1:23
به به چه چادر خوشکلی. خوشبحالت اهورا جونم چه خونه خوشکلی داری.آرزو بیارش دانشگاه پیک نیک بریم تو محوطه خوابگاه. شرف داره به اون اتاقای خوابگاه. میبوسم هردوتونو.